سیدخلیل سجادپور  _ جوان ۲۸ ساله‌ای که در یک قرار مرگبار، دوست صمیمی خود را با یک ضربه کارد به قتل رسانده است، هنگام بازسازی صحنه جنایت، انگیزه این آدم کشی خیابانی را به سخن چینی خانوادگی گره زد.

 به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، حدود ساعت ۱۳:۴۵ شانزدهم آبان بود که "علی-ب" به دنبال تماس تلفنی یکی از دوستانش به محل قرار در تقاطع خیابان گاز و رسالت آمد و در کنار پیاده‌رو منتظر ماند. طولی نکشید که "مرتضی-ب" از راه رسید و "علی-ب" برای احوال پرسی به طرف او حرکت کرد اما هنوز لحظاتی از این قرار دوستانه نگذشته بود که ناگهان مرتضی (جوان ۲۸ ساله) کارد بزرگی را از زیر کاپشن خود بیرون کشید و تیغه آن را بر قلب دوست قدیمی خود فرو برد. مجروح ۳۵ ساله در حالی که خون از سینه اش بیرون می زد به سوی کسبه حاشیه خیابان رفت و با صدایی گرفته، ضارب فراری را به آن ها نشان داد و سپس بر سنگ فرش پیاده‌رو افتاد.

گزارش روزنامه خراسان حاکی است، در همین حال یکی از مغازه داران به سرعت به سوی ضارب دوید و در حالی به او رسید که سوار بر پراید پشت چراغ قرمز مانده بود و نمی‌توانست از لابه‌لای خودروها عبور کند. جوان مغازه‌دار نفس‌زنان مشت خود را گره کرد و او را از پشت فرمان خودرو پایین کشید. لحظاتی بعد دیگر کسبه نیز با وی همراه شدند و در حالی از فرار ضارب جلوگیری کردند که صدای آژیر امدادگران اورژانس نیز به گوش رسید و "علی-ب" به مرکز درمانی شهید هاشمی نژاد مشهد انتقال یافت اما تلاش کادر درمانی برای نجات وی به نتیجه نرسید و جوان ۳۵ ساله بر اثر عوارض ناشی از اصابت تیغه کارد به ناحیه قلب جان سپرد.

 از سوی دیگر نیز متهم به قتل، تحویل نیروهای گشت کلانتری رسالت شد و پشت میله‌های بازداشتگاه قرار گرفت. حدود ساعت ۱۵ عصر بود که ماجرای این جنایت هولناک به قاضی ویژه قتل عمد مشهد گزارش شد و دقایقی بعد قاضی "محمود عارفی راد" تحقیقات قضایی خود را آغاز کرد. بررسی‌های میدانی قاضی شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد از قراری مرگبار حکایت داشت اما متهم ۲۸ ساله انگیزه خود از این جنایت خیابانی را به سوءظن‌هایی گره زد که مدعی بود بر اثر رفت و آمدهای خانوادگی ایجاد شده است.

 بنابر گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، با توجه به اهمیت موضوع و با صدور دستوری ویژه از سوی "قاضی عارفی راد"، متهم برای انجام بازجویی‌های تخصصی و ریشه یابی دقیق انگیزه این جنایت وحشتناک خیابانی، به پلیس آگاهی خراسان رضوی انتقال یافت و مقابل افسران کارآزموده دایره قتل عمد قرار گرفت. او این بار از خشمی هولناک سخن گفت و ادعا کرد با حرف‌هایی که همسر "علی-ب" درباره برخی مسائل خصوصی و خانوادگی ام به من زد، روح و روانم به هم ریخت و خشم و سوءظن همه وجودم را فرا گرفت. وقتی مدتی رفتارهای همسرم را زیر نظر گرفتم دیگر نتوانستم این حرف‌ها را تحمل کنم به همین دلیل هم به سراغ دوستم رفتم و او را با ضربه کارد به قتل رساندم!

 این گزارش حاکی است در حالی که متهم مذکور به تناقض گویی‌هایش ادامه می‌داد، با دستور مقام قضایی مقدمات بازسازی صحنه جنایت، در تقاطع چهارراه رسالت و خیابان گاز فراهم شد و او توسط کارآگاهان اداره جنایی در حالی به محل قتل انتقال یافت که این بار سخن چینی دوستش را انگیزه ای برای خشم خود عنوان کرده بود.

 متهم این پرونده جنایی که هیچ سابقه کیفری هم ندارد مقابل دوربین قوه قضاییه ایستاد و پس از تفهیم اتهام از سوی قاضی ویژه قتل عمد مشهد و تأکید بر مواد قانونی که مراقب اظهارات خود باشد و حقیقت ماجرا را بیان کند، خود را "مرتضی-ب"معرفی کرد و گفت: علی از دوستان قدیمی من بود به طوری که با هم روابط خانوادگی داشتیم. این رفاقت به جایی رسید که خیلی به او اطمینان پیدا کردم و می‌خواستیم با یکدیگر در امور کاری و اقتصادی هم شراکت کنیم اما متاسفانه او نزد پدرزنم از من بدگویی کرده بود. او از همه ریز و درشت زندگی شخصی من خبر داشت و به همین دلیل به پدر زنم گفته بود که من به خاطر پول با دخترش ازدواج کرده‌ام! و حتی ادعا کرده بود که همسرم را دوست ندارم و با انگیزه دیگری به منزل او رفت و آمد می‌کنم! این سخن چینی‌ها و تهمت‌های ناروا به اندازه ای خشم مرا برانگیخت که دیگر حال خودم را نمی‌فهمیدم به همین دلیل هم به خیابان رفتم و یک کارد بزرگ آشپزخانه خریدم و سپس با او به صورت تلفنی در خیابان قرار گذاشتم. وقتی به محل رسیدم و او را دیدم دیگر نتوانستم خودم را کنترل کنم چرا که به قصد قتل به محل قرار رفته بودم! در یک لحظه تیغه چاقو را به سینه اش زدم و فرار کردم اما خیلی زود توسط شهروندان دستگیر شدم.

به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، پس از آن که سروان منفرد (افسر پرونده) خلاصه ای از محتویات پرونده و اعترافات متهم در مراحل بازجویی را مقابل دوربین قوه قضاییه بیان کرد، قاضی ویژه پرونده‌های جنایی مشهد نیز دستور داد وی برای ادامه روند دادرسی به زندان مرکزی انتقال یابد. اما در حاشیه بازسازی صحنه قتل، وی به چند سوال خبرنگار روزنامه خراسان نیز پاسخ داد: تا چه مقطعی تحصیل کردی؟ بعد از دیپلم در رشته گرایش صنایع چوب به دانشگاه غیرانتفاعی رفتم اما دو ترم بیشتر نخواندم و انصراف دادم.

 چرا؟چون همزمان کار هم می‌کردم و ادامه تحصیل برایم سخت شده بود.

 با همسرت چگونه آشنا شدی؟آن زمان در یکی از فروشگاه‌های زنجیره‌ای کار می‌کردم که دختری را با مادرش دیدم آن ها مشتری بودند و این گونه عاشق شدم!

 معتادی؟ نه حتی به سیگار هم لب نزده‌ام!

با علی (مقتول) چند سال دوست بودی؟ از سال ۹۷ با هم دوست شدیم و بعد هم همسرانمان با یکدیگر آشنا شدند.

 فکر می‌کنی چرا این حادثه رخ داد؟ فقط به خاطر خشم و غرور! دوستم نباید این حرف‌ها را به پدر زنم می‌گفت اگر مشکلی هم بود باید با خود من در میان می‌گذاشت. آن روز هم زنگ زدم که بگویم چرا این تهمت‌ها را به من زده است ولی وقتی سر قرار رسید دیگر کنترل خودم را از دست دادم! من اگر از نظر مالی خیلی در تنگنا بودم ولی هیچ وقت غرورم اجازه نمی‌داد به دیگران بگویم پول ندارم! همیشه چنین وانمود می‌کردم که خوب می‌خورم و خوب می‌پوشم! ... زیر قسط و قرض بودم ولی بروز نمی‌دادم. آن قدر فشارها را تحمل کردم که بالاخره کار دست خودم دادم! او نزد پدر زنم آبروی مرا برده بود و من چنین انتظاری را نداشتم....

 پشیمانی؟ خیلی! هیچ وقت در طول عمرم تا این اندازه پشیمان نبودم و ابراز ندامت نکردم. مدام گریه می‌کنم که چرا یک لحظه خودم را نتوانستم کنترل کنم و این‌گونه صمیمی‌ترین دوستم را به قتل رساندم! یک لحظه آرامش هم ندارم...

صادق غفوریان-این که از لحاظ آب و هوایی و زیست محیطی در شرایط نامناسبی قرار گرفته ایم و بنابر اعلام رسمی دستگاه های مسئول، در حال گذراندن چهارمین سال پیاپی خشکسالی در سایه پدیده تغییر اقلیم هستیم به یک کنار، اما نکته غم انگیز ماجرا این‎جاست که رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس از آن گلایه می کند: «امسال مکرر در رسانه ها اعلام می شود که امسال چهارمین سال خشکسالی کشور است. ما سه سال را به راحتی از دست دادیم و هنوز یافته علمی نداریم که دلایل متعدد این وضعیت چیست. در خصوص پدیده  بی بارشی می توان هزار و یک دلیل متقن علمی آورد.» این انتقاد سمیه رفیعی، رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس را اگر ما خوب دریافته باشیم نشان می دهد، کشور ما به عنوان یکی از کشورهایی که اکنون بیشترین آسیب های زیست محیطی را به واسطه تغییر اقلیم و مسائلی از این دست تجربه می کند، چراغ راه و مطالعات به روز و مستندی در این زمینه در دست ندارد؛ یا اگر دارد، رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس به عنوان مهم ترین نهاد تقنینی و نظارتی کشور در جریان آن نیست.

 

در پژوهش گامی برداشته نشده است

رفیعی در انتقادهایش به این موارد هم اشاره کرده است:

-گلایه بنده از دستگاه ها این است که چرا در طول همه این سال هایی که کشور با پدیده های اقلیمی نادر مواجه بوده ، در حوزه پژوهش گامی برداشته نشده است.

-این که دقیقا این پدیده را به چه چیزی باید نسبت داد و شرایط ما با کشورهای پیرامون خود چقدر می‌تواند متفاوت باشد، نیازمند کار علمی و پژوهشی است. با این که زمان زیادی را از دست داده‌ایم هنوز دیر نیست. ما به کار عمیق و دقیق علمی در این حوزه نیاز داریم.

 

درباره تغییرات اقلیمی برنامه جامعی نداشتیم

او همچنین درباره فقدان برنامه جامع درخصوص تغییر اقلیم هم لب به انتقاد گشود: «بحث تغییرات اقلیمی خود می‌تواند یک عامل بزرگ و مهم برای وضعیت این سال های کشور باشد. تغییرات اقلیمی  می‌تواند در تمامی ساحت‌های حکمرانی در کشور اثرگذار باشد. اما ما تا به حال یک برنامه جامع درخصوص تغییرات اقلیمی نداشتیم.»

 

تازه به فکر برنامه تغییر اقلیمی افتاده ایم؟

منطقی نیست که تا در یک موضوع و مسئله ای گرفتار و آسیب پذیر نشویم، طرح و برنامه ای از قبل طراحی نمی کنیم؛ اما چه کنیم که موضوع تغییر اقلیم که حدود یک دهه است، به طور جدی درباره آن گفت وگو می شود، هنوز در کشور ما برنامه و سند ملی ندارد. اگرچه شاید کمی دیر شده باشد اما این برنامه هفتم توسعه (که اکنون در شورای نگهبان در حال بررسی است) بود که سازمان محیط زیست کشور را ملزم به تدوین این برنامه کرد. همان گونه که در ماده 22 این لایحه آمده است: «به استناد بند ( 8) سیاست‌های کلی محیط زیست و به منظور توسعه اقتصاد سبز، صنعت کم کربن و تقویت سازگاری و کاهش آسیب‌های ناشی از تغییر اقلیم، سازمان حفاظت محیط زیست مکلف است با همکاری وزارتخانه‌های نفت، نیرو، صنعت، معدن و تجارت، راه و شهرسازی و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نسبت به تدوین برنامه مدیریت تغییرات اقلیمی کشور طی سال اول برنامه اقدام و ترتیبات قانونی مورد نیاز را اعمال نماید.»  

 

سال 1403 برنامه تغییر اقلیم باید تدوین شود

با آن چه در برنامه 5 ساله توسعه کشور، پیش بینی و تکلیف شده است، دولت باید در سال اول اجرای این برنامه یعنی 1403 اقدام به تدوین برنامه مدیریت تغییرات اقلیمی کشور کند. بی شک نمی توان، از این که چرا تاکنون کشور، برنامه مدون و مشخصی در خصوص تغییر اقلیم نداشته است، ابراز تعجب نکرد.

 

جزو ۹ کشور آسیب پذیر 

همه این موارد د رحالی است که رئیس مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم گفته است : ۱۷ کشور دنیا دچار چالش آبی هستند که از این میان ۱۲ کشور در منطقه خاورمیانه و آفریقا قرار دارند. ایران نیز جزو ۹ کشور آسیب پذیر است که اثرات سوء تغییر اقلیم بر آن تأثیر می‌گذارد و همین اهمیت موضوع را نشان می‌دهد و باید ذیل برنامه‌هایی میزان آسیب پذیری را به حداقل برسانیم.

 

 

 

محمد حقگو- آمارها نشان می دهد که کسری تراز تجاری گمرکی کشور در سال جاری عمیق تر شده است. این موضوع در هفته های گذشته مورد توجه قرار گرفت و با اظهار نظر مسئولان اقتصادی دولت مبنی بر تراز تجاری مثبت کشور با احتساب سایر صادرات غیرگمرکی حاشیه ساز شد. با این حال، به نظر می رسد این منفی شدن تراز تجاری موضوعی نیست که با تغییر تعریف تغییری در ماهیت آن ایجاد شود. در تشریح این کسری تجاری، تاکنون از کاهش قیمت های جهانی کالاهای صادراتی کشور سخن گفته شده بود، اما هم اینک رئیس سازمان تجارت، موضوع جدیدی را به میان آورده که ناشی از بیش اظهاری/ کم اظهاری های گمرکی است و نشان می دهد فرایندهای گمرکی نیاز به اصلاح و بازبینی دارد.به گزارش خراسان، تراز تجاری یکی از متغیرهای مهم اقتصاد کشورهاست. به عنوان مثال این تراز که با کسر ارزش واردات از صادرات محاسبه می شود، در صورت مثبت بودن می تواند نشان دهد که دست دولت در تنظیم بازار ارز تا چه حد باز است و بالعکس.

 

 تراز تجاری گمرکی یا کلی؟

در سال های گذشته، تراز تجاری کشور عمدتاً با توجه به آمار صادرات غیر نفتی و واردات کالاها از طریق گمرک محاسبه می شد و نشان می داد که فعالان اقتصادی که از این مسیر اقدام به تعامل تجاری با دنیا کرده اند، در مجموع تا چه میزان برای کشور ارزش آفرینی کرده یا موجب خروج ارز شده اند.با این حساب، تراز تجاری کشور در سال های گذشته همراه با فراز و فرود بود، اما در سال جاری مشاهده می شود که کسری این تراز نسبت به سال گذشته عمق بیشتری پیدا کرده است. همان طور که در نمودار ملاحظه می شود، کسری یادشده با روندی صعودی از ابتدای سال، به منفی 12 میلیارد دلار تا انتهای 9 ماهه سال جاری رسیده است. رقمی که دو برابر سال گذشته است.اما این تمام ماجرا نیست. توضیحات رئیس کل گمرک حاکی از این است که اگر تعریف تراز تجاری را با هدف وضعیت ارزی تجاری کشور مد نظر قرار دهیم، این شاخص با احتساب صادرات نفت و گاز و برق و خدمات فنی و مهندسی و به معنای تراز تجاری کلی، به مثبت 15.5 میلیارد دلار می رسد.

 

 تاثیر منفی قیمت های جهانی 

اگر اختلاف تعاریف برای تعیین کسری تراز تجاری را کنار بگذاریم و در تلاش برای یافتن دلیل افزایش کسری تراز تجاری گمرکی، نخستین عاملی که می توان به آن اشاره کرد، تغییرات قیمت جهانی کالاهای صادراتی و وارداتی در جهت عکس منافع تجاری کشور ماست. به عنوان مثال گزارش بانک مرکزی از وضعیت تراز تجاری 6 ماهه نشان می دهد که شاخص قیمت کالاهای اولیه مانند فلزات پایه و کودها، با افت به ترتیب 5.3 و 39 درصد کاهش داشته اند. از سوی دیگر اگرچه قیمت کالاهای اولیه وارداتی نظیر جو، ذرت، روغن پالم و ... نیز در بازارهای جهانی با کاهش همراه بوده، اما گروه ماشین آلات که جزو کالاهای با ارزش افزوده بالا محسوب می شوند و بیش از 35 درصد ارزش واردات کالاهای گمرکی را به خود اختصاص می دهند، با کاهش قیمت روبه رو نبوده اند.

 

آشکار شدن یک عامل جدید؛ بیش اظهاری وارداتی و کم اظهاری صادراتی

در گزارش بانک مرکزی، سهم دقیق تغییرات قیمت های جهانی در بروز کسری تراز تجاری مشخص نشده اند و به همین دلیل باید جای عوامل دیگر را در تحلیل تعمیق کسری تراز تجاری باز گذاشت. بر این اساس، دیروز رئیس سازمان توسعه تجارت به عاملی اشاره کرد که می تواند یک چالش مهم هم از نظر فرایندهای گمرکی و هم از نظر فرایندهای آماری تجارت خارجی کشور به شمار آید.به گزارش تسنیم، ضیغمی  به افزایش وزنی واردات و کاهش ارزش صادرات در 9 ماهه امسال اشاره کرد و گفت که دلیل عمده شکل گیری این پدیده بیش اظهاری واردات و کم اظهاری صادرات است. نکته قابل تاملی که وی افزوده، این است که این بیش اظهاری ها و کم اظهاری‌ها و همچنین کارت های اجاره ای ناشی از چند نرخی بودن ارز است.

 

چند نرخ ارز در کشور داریم؟

همان طور که رئیس کل سازمان توسعه تجارت اشاره کرده، دلیل اصلی بیش اظهاری وارداتی و کم اظهاری صادراتی به تعدد نرخ ارز در کشور برمی گردد. در این زمینه گزارش 19461 مرکز پژوهش های مجلس حاکی از این است که هم اینک در بازار رسمی ارز (حواله و اسکناس) 7 نرخ ارز وجود دارد: 1-نرخ ترجیحی ارز 4200 تومانی مربوط به دارو و تجهیزات پزشکی 2-نرخ ترجیحی ارز 28 هزار و 500 تومانی (به صورت حواله) 3-نرخ حدود 37 هزار و 500 تومانی برای ارزهای صادرات پتروپالایشگاهی (به صورت حواله) 4-نرخ 40 هزار تومانی برای صادرات غیر پتروپالایشگاهی که ملزم به عرضه ارز در مرکز مبادله هستند (به صورت حواله) 5-متوسط وزنی نرخ ارز در مرکز مبادله با نرخ حدود 38 هزار و 500 تومان 6-نرخ ارز توافقی معاملاتی بین صادرکننده و واردکننده در تامین ارز به شکل «ارز اشخاص» در نرخ حاشیه بازار غیررسمی ارز 7- نرخ حدود 42 هزار و 500 تومانی ارز اسکناس مرکز مبادله .

 

روایت  یک مقام بخش خصوصی از ماجرا

ذکر این که دقیقاً چه فرایندهای ناقصی موجب بیش اظهاری وارداتی و کم اظهاری صادراتی می شود، در این مجال نیست، با این حال، تقریباً همه حرف را سید حمید حسینی، عضو هیئت مدیره اتاق مشترک بازرگانی ایران و عراق نیز در گفت‌وگو با تابناک اقتصادی به این شکل گفته است: سیاست‌های ارزی در شکل گیری کسری تراز تجاری نقش مهمی دارد به گونه‌ای که واردکننده به دنبال بیش اظهاری است و صادرکننده نیز (برای این که تعهد ارزی کمتری داشته باشد) کم اظهاری می‌کند. در حقیقت به دلیل چند نرخی بودن ارز، برای صادر کننده مقرون به صرفه است که دلار صادراتی خود را کمتر اظهار و ارزش گذاری کند و برای واردکننده هم به صرفه است که بیشتر ارز با نرخ پایین دریافت کند تا کالا وارد کند. وی افزود: ارز ترجیحی در نهایت به فساد منجر می‌شود و در شرایط کنونی به دو دلیل تحریم‌ها و سیاست‌های ارزی، شاهد منفی شدن تراز تجاری هستیم. 

 

کم اظهاری یک میلیارد دلاری در 6 کالا 

بررسی های پایگاه تحلیلی مسیر اقتصاد درخصوص تنها 6 قلم کالای عمده صادراتی نشان می دهد (در دوره بعد از سال 97 و همزمان با اجرای سیاست رفع تعهد ارزی صادرات) سالانه بیش از یک میلیارد دلار کمتر از میزان واقعی گزارش می‌شود. این مسئله علاوه بر این که تحلیل داده‌های تجاری را با انحراف مواجه کرده، منجر به کاهش ارزآوری و تثبیت بازار غیررسمی ارز شده است.

توکلی - و از حمله کرمان این تصاویر باقی ماند: «دختری با کاپشن صورتی و دو گوشواره قلبی» «احتمالا امیر علی افضلی، پسربچه» و...حادثه کرمان از هر جهت دردآور بود و آدمی را در بهت، سکوت و اندوه فرو می برد. طبق آمارها تا این لحظه شمار شهدای انفجارهای تروریستی که داعش مسئولیت آن را به عهده گرفته است بعد از شهادت برخی مجروحان به 89 نفر رسیده و این درحالی است که ۱۲ نفر آنان زیر ۱۵ سال سن دارند و چه غمی جانسوزتر از این؟ داغی که مردم آزاده ایران آن را تاب نیاورده و روز گذشته و در شهرهای مختلف به خیابان ها آمده و  حمله تروریستی کرمان را محکوم کردند. مراسم  تشییع پیکر شهدای حادثه تروریستی کرمان با حال و هوای متفاوتی در مصلای بزرگ امام علی (ع) شهر کرمان برگزار شد و گریه های جانسوز خانواده های بازماندگان دل هر انسانی را به آتش می کشید.  سردار سلامی فرمانده کل سپاه نیز که در این مراسم حضور یافته بود در میانه خشم و غم  مردم کرمان  گفت که  فرمان انتقام رهبر انقلاب را شنیدیم و به‌دنبال تحقق آن هستیم.

سید ابراهیم رئیسی  نیز با  لغو سفر خود به ترکیه که قرار بود در صبح پنج شنبه انجام گیرد و با به تعویق انداختن سفر استانی به زنجان، خود شخصا برای بررسی موضوع و عیادت از مجروحان و ابراز همدردی با خانواده های شهدا به کرمان سفر کرد.  وی در جریان این سفر با مسئولان امنیتی در خصوص حادثه تروریستی گلزار شهدای کرمان جلسه ای برگزار کرد و آخرین گزارش‌ها درباره شناسایی و تعقیب عاملان جنایت و بازداشت تعدادی از عوامل مرتبط به رئیس جمهور ارائه شد.  

 

اعلام آمار دقیق شهدای کرمان از سوی معاون امنیتی وزیر کشور

سید مجید میراحمدی معاون امنیتی و انتظامی وزارت کشور نیز در آخرین اظهار نظر خود جزئیات دقیق و بیشتری از آخرین تعداد شهدا و مجروحین ارائه کرد و  با اشاره به انتشار برخی آمارهای ضد و نقیض درباره آمار شهدا و مجروحان حادثه تروریستی کرمان گفت: «تا این زمان جمع کل شهدای این حادثه به ۸۹ نفر رسیده که ۴۵ شهید از شهر کرمان، ۴۰ شهید از سایر شهرهای استان کرمان، یک شهید از مشهد و یک شهید هم از تهران است، دو نفر از شهدا هم در حال بررسی است که از کدام شهرها هستند.» میراحمدی اضافه کرد:«در مجموع ۸۹ نفر شهید شده اند که ۱۲ نفر اتباع افغانستانی هستند که آن‌ها نیز جزئی از آمار شهرهای گفته شده هستند. از این تعداد، ۳۰ تن از شهدا زیر ۱۸ سال و ۹ تن دیگر هم، کودک زیر ۱۰ سال هستند.از مجموع شهدا افراد زیر ۱۸ سال ۳۰ نفر و افراد زیر ۱۰ سال هم ۹ نفر هستند و در کل ۲۸ نفر از شهدا زیر ۱۸ سال هستند. ۳۶ نفر از شهدا از بانوان و ۵۳ نفر هم از مردان هستند. تعداد انگشت شماری از افراد مجروح شده هم به دستگاه‌های پزشکی متصل هستند و در بخش مراقبت‌های ویژه هستند و احتمال دارد تعداد کمی نیز به شهدا اضافه شود.» معاون امنیتی وزارت کشور در بخش دیگری از ظهارات خود به فارس گفت :« بقایای اجساد دو نفر از تروریست‌ها که مربوط به قسمت کمر به پایین آن‌هاست به دست آمده و محرز و قطعی شده که هر دو عملیات انتحاری بوده است. با توانمندی دستگاه‌های اطلاعاتی ما سرنخ‌های بسیار خوبی درخصوص جنایت تروریستی کرمان پیدا شده و بخشی از افرادی که در این ماجرا نقش داشتند دستگیر شده‌اند که اطلاعات کامل آن توسط دستگاه‌های اطلاعاتی به استحضار مردم خواهد رسید.» 

 

اطلاعیۀ وزارت اطلاعات دربارۀ حادثۀ تروریستی کرمان

وزارت اطلاعات نیز  در بخشی از بیانیه خود آورد :  

۱. در زمان کوتاهی پس از وقوع آن حادثه‌ جان سوز، سربازان گمنام امام زمان (عج) اولین ردهای عوامل تروریست داعشی را کشف و به منظور شناسایی سایر عوامل همکار و حمایت کننده‌ تروریست‌ها و نیز جنایتکاران احتمالی دیگر، با همکاری کلیه‌ واحدهای امنیتی، انتظامی و اطلاعاتی کشور، اقدامات گسترده‌ اطلاعاتی، فنی و امنیتی سراسری را به اجرا گذاشتند.

۲. از دو تروریست معدوم انتحاری، یک نفر ملیت تاجیکستانی داشته و هویت تروریست دوم هنوز به صورت قطعی احراز نشده است.

۳. با شناسایی عوامل انتقال تروریست‌ها به داخل کشور، اولین عملیات دستگیری عوامل مذکور در غروب روز حادثه انجام شد.

۴. در بامداد روز بعد (پنج‌شنبه ۱۴ دی ماه) اقامتگاه مورد استفاده‌ دو تروریست معدوم در حومه‌ شهر کرمان شناسایی و نیز ۲ عنصر پشتیبانی و تأمین کننده‌ اقامتگاه مذکور، شناسایی و بازداشت شدند.

۵. در ادامه‌ عملیات، ۹ نفر از شبکه‌ پشتیبانی تیم تروریستی و مرتبطین آن در ۶ استان کشور شناسایی و بازداشت شدند. قطعاً این عملیات تا بازداشت آخرین فردی که به هر شکل و به هر اندازه در پشتیبانی از جنایتکاران مورد نظر دخالت داشته‌ است، استمرار خواهد یافت.

۶. عدم صدور بیانیه تا این لحظه، به دلیل کشف تجهیزات انفجاری آماده در محل اقامت تروریست‌ها بود که می‌توانست بیانگر احتمال وجود و مراجعه‌ عوامل دیگر برای انتقال مواد انفجاری و به کارگیری در سایر اماکن باشد. بخشی از تجهیزات مکشوفه عبارت‌اند از: ۲ جلیقه انفجاری، ۲ دستگاه ریموت کنترل از راه دور، ۲ چاشنی انفجاری، چند هزار ساچمه‌ مورد استفاده در جلیقه‌های انفجاری، سیم کشی‌های آماده شده برای جلیقه‌ها و مقادیری مواد اولیه‌ انفجاری.

۷. از آن جا که عملیات شناسایی و نیز اقدامات تأمین ثانویه در گستره‌ داخل و خارج از کشور، با تمام ظرفیت‌های موجود در حال انجام می‌باشد، لذا سایر اطلاعات حاصله، در زمان مقتضی به استحضار ملت شریف ایران خواهد رسید.

بهاره موفقی/ اختلاف دستگاه های متولی بر سر مالکیت، چراغ کوهستان پارک شادی به عنوان چشم های غرب مشهد را هنوز خاموش نگه داشته است. در پیگیری های مکرر روزنامه خراسان و  دیگر رسانه ها، هرچند وعده های مسئولان ذی ربط درباره احیای کوهستان پارک شادی امیدبخش بود؛ اما این وعده ها هنوز به سرانجام نرسیده است و احیای کوهستان پارک شادی در مسیر دست انداز قرار دارد. همه این ها در حالی است که آن گونه که معاون اقتصادی شهردار ادعا می کند کوهستان پارک شادی دارای بهترین ظرفیت برای شهربازی در مشهد است.

به گزارش خراسان رضوی، روزنامه خراسان 4 خرداد امسال، گزارشی با عنوان «امید به احیای کوهستان پارک شادی» منتشر کرد که در آن، از واگذاری شهربازی نوستالژیک مشهدی ها توسط بانک دی به سازمان کوثر زیرمجموعه بنیاد شهید، خبر می داد تا امیدها برای بازشدن قفل احیای کوهستان پارک زنده شود. در این گزارش، مدیریت شهری نیز با تاکید بر حفظ کاربری از آمادگی برای توافق خبر داد. 25 خرداد امسال نیز روزنامه خراسان گزارشی با عنوان «2 جلسه بدون نتیجه با بنیاد شهید برای احیای کوهستان پارک» منتشر کرد که در آن رئیس شورای اسلامی شهر مشهد در گفت‌وگو با ایسنا درباره آخرین وضعیت کوهستان پارک شادی مشهد اظهار کرد: «ما به دنبال این هستیم که کوهستان پارک دوباره نوسازی و تجهیزات جدید استفاده شود، زیرا مردم از کوهستان پارک خاطره دارند و نباید آن خاطره ها را از بین برد». 4 تیرماه نیز در روزنامه خراسان خبری با عنوان «خبرهای خوش شهردار برای مشهد» منتشر شد که در آن شهردار مشهد با تاکید بر حفظ کاربری کوهستان پارک شادی اظهار کرده بود: «با رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران توافق شد که کوهستان پارک شادی به صورت خیلی مدرن احیا شود». در 19 تیر امسال، روزنامه خراسان گزارشی با عنوان «احیای کوهستان پارک، یک گام به جلو» منتشر کرد که در آن خبر داد که شورای پول و اعتبار نیز با واگذاری کوهستان پارک شادی به بنیاد شهید موافقت کرده است تا احیای کوهستان پارک، یک گام رو به جلو برود و طبق توافق شهرداری مشهد با بنیاد شهید، شرایط برای احیای کوهستان پارک به صورت مدرن فراهم شود. روزنامه خراسان در 17 مرداد امسال نیز گزارشی با عنوان «احیای کوهستان پارک شادی در مسیر تحقق» منتشر کرد که در آن معاون اقتصادی شهردار در حاشیه حضور در تحریریه روزنامه خراسان و دیدار با خبرنگاران به مناسبت روز خبرنگار برای تعیین تکلیف کوهستان پارک شادی اظهار کرد: «باتوجه به مذاکرات و توافقات اخیر، چشم من روشن است که کوهستان پارک شادی حداقل در این دوره از مدیریت شهری تعیین تکلیف شود.»روزنامه خراسان در 28 مرداد ماه امسال گزارشی با عنوان «عزم بنیاد شهید برای احیای کوهستان پارک شادی»  منتشر کرد که در آن مدیر کل اداره بنیاد شهید و امور ایثارگران استان، ضمن اشاره به عزم بنیاد شهید برای احیای کوهستان پارک شادی، از معرفی سرمایه گذار برای کوهستان پارک شادی  خبر داد. اول شهریور ماه امسال نیز رئیس شورای اسلامی شهر مشهد از اعلام آمادگی دو سرمایه گذار برای احیای کوهستان پارک شادی خبر داد.

 

دستگاه های متولی برای حل مشکلات مالکیت در حال مذاکره هستند

هادی محمدی مقدم، معاون اقتصادی شهردار و رئیس سازمان سرمایه‌گذاری و مشارکت‌های مردمی شهرداری مشهد، در پاسخ به چگونگی وضعیت احیای کوهستان پارک شادی مشهد بیان کرد: یکی از دغدغه های خود من موضوع کوهستان پارک بود. موازی این موضوع، بحث فراخوان کوهستان پارک خورشید را برگزار کردیم که به فاصله چند کیلومتری از کوهستان پارک شادی هست. دو تا سه سرمایه گذار هم آمده اند و درحال مذاکره با آن ها هستیم. البته عملکرد کوهستان پارک خورشید با کوهستان پارک شادی کاملا متفاوت است؛ یعنی بحث ما در کوهستان پارک خورشید بحث های کوهستانی مثل تله کابین، زیپ لاین، راپل و اگر بشود بالون است. محمدی مقدم افزود: در بحث کوهستان پارک شادی قبلا مشکلات مالکیتی بین شهرداری، بنیاد شهید و بانک دی بود که هنوز حل نشده و در حال مذاکره هستیم تا اتفاقات خوبی رقم بخورد. دو یا سه سرمایه گذار نیز به ما و هم به بانک دی و بنیاد شهید مراجعه کردند. وی ادامه داد: فکر کنم مالکیت بین بنیاد شهید و بانک دی هست چون این مجموعه زیرمجموعه بنیاد شهید است. محمدی مقدم خاطرنشان کرد: هم اکنون درحال  مذاکره بابت حل مشکلات مالکیتی آن هستیم. وگرنه بحث های عملکردی به لحاظ طرح تفضیلی آماده است. فکر می کنم پهنه کوهستان پارک که متعلق به بانک دی است، قریب به 50 هکتار است که بار، روی 16 هکتار مسطح آن است و بقیه آن به لحاظ ساختار شکلی، کوهستانی است  و شاید نتوان بارگذاری چندانی کرد، اما کاربری آن گردشگری است و ظرفیت آن آماده است. وی در توضیح جزئیات افزود:  با دوستان صحبت کردیم که اگر بشود به سرمایه گذاری مشترک و به یک تفاهم برسیم، اما هنوز موفق به اجرای این کار نشدیم. خودمان هم علاقه‎مند به این هستیم که این اتفاق بیفتد.

 

کوهستان پارک شادی؛ دارای بهترین ظرفیت برای شهربازی در مشهد 

معاون اقتصادی شهردار و رئیس سازمان سرمایه‌گذاری و مشارکت‌های مردمی شهرداری مشهد در اشاره به اهمیت کوهستان پارک شادی مشهد بیان کرد: کوهستان پارک شادی بالاخره چشم شهر از سمت غرب محسوب می شود. چون وقتی مردم از سمت طرقبه و شاندیز می آیند، روشنایی بخش خواهد بود. تقریبا اگر اشتباه نکنم از اواخر دهه هشتاد بود که این مجموعه  تعطیل شد، اما اگر روشن باشد اتفاق خوبی رقم خواهد خورد، فضای آن هم با توجه به هم جواری ها و زیرساختی که به لحاظ بحث های حمل و نقل عمومی و قطار شهری دارد، ظرفیت خوبی است، طوری که شاید چنین زمینه و عرصه ای با این کیفیت برای بحث شهربازی در مشهد وجود نداشته باشد. بنابراین ما پیگیر هستیم این اتفاق بیفتد؛ اما تاکنون مقدر نشده است. ضمن این که دوستان مذاکراتی داشتند که راسا این کار را بخواهند دنبال کنند که با توجه به بحث های مالکیتی بین ما و دوستان فعلا انجام نشده است. وی در تشریح اختلافات مالکیتی افزود: در این زمینه بحث سند مطرح است؛ همپوشانی هایی بین زمین و بحث موقوفه که مرحوم ملک تولیت آن را به شهرداری سپرده است، وجود دارد که باید این اختلاف حل شود. پارک وکیل آباد توسط مرحوم ملک وقف شهر شده که تولیت آن با شهردار است. قسمتی که مدنظر است با هم همپوشانی هایی دارد که ما پیگیر هستیم تا این موضوع برطرف و کار انجام شود. وی در پاسخ به این سوال که آیا کاربری کوهستان پارک تغییر خواهد کرد، گفت: خیر، کاربری گردشگری است چون زمین هم طوری نیست که بشود تغییر کاربری در آن ایجاد کرد.

 

احیای کوهستان پارک شادی به یک تا دو همت سرمایه گذاری نیاز دارد

معاون اقتصادی شهردار و رئیس سازمان سرمایه‌گذاری و مشارکت‌های مردمی شهرداری مشهد در اشاره خبرنگار خراسان به این که بنیاد شهید عهده دار راه اندازی مجدد کوهستان پارک شده است، بیان کرد: دوستان با سه سرمایه گذار صحبت کردند، اما هیچ کدام از آن ها اجرایی نشده ضمن این که اگر مجوزی هم بخواهد صادرشود، شهرداری باید  صادر کند که تاکنون این اتفاق نیفتاده است. وی افزود:  کوهستان پارک شادی به مبلغی حدود یک تا دو همت سرمایه گذاری نیاز دارد. سرمایه گذارانی هم که می آیند نکته عمده شان بحث مالکیت عرصه و اسناد ذیل پروژه است که فکر می کنم یکی از مهم ترین مشکلاتی که باید حل شود، همین موضوع است. وی در اشاره به جزئیات گفت وگو میان سازمان های ذی ربط بیان کرد: ما باید به جمع بندی برسیم و سرمایه گذاری مشترک داشته باشیم یا این که هر کس بخواهد سرمایه گذاری انفرادی خودش را انجام بدهد، اما هنوز به جمع بندی کامل نرسیده ایم. ضمن این که بین بنیاد شهید و بانک دی یا بنیاد کوثر بین خودشان هم باید تعیین تکلیف شود و اگر اشتباه نکنم سند متعلق به بانک دی است. پس از آن ما به سمت سرمایه گذاری برویم که با کدام یکی از این مراجع بتوانیم صحبت کنیم تا این ظرفیت در شهر ایجاد شود. محمدی مقدم در پاسخ به این سوال که چه زمانی این مسئله تعیین تکلیف خواهد شد، بیان کرد: دوست داریم این موضوع از طریق تفاهم حل شود و اگر حل نشود باید به مراجع بالادستی برای تعیین تکلیف مراجعه کنیم. ما نیت کردیم و عزممان جدی است به ویژه از وقتی شهردار آمدند  چندین جلسه کارشناسی و در رده بالا با دوستان گذاشتیم که به جمع بندی کامل نرسیدیم، اما دوست داریم از طریق تفاهم این موضوع را انجام بدهیم. وی در پاسخ به این سوال که اگر تفاهم صورت نگرفت چه زمانی از طریق مراجع بالادستی اقدام خواهید کرد، گفت: نمی دانم بعد آن چه اتفاقی می افتد چون تولیت کوهستان پارک شادی به عهده شهردار است و بعد از آن باید ببینیم چه تصمیمی گرفته می شود. در واقع تشخیص این موضوع با شهردار است.

ماجرای ورود اتومبیل به ایران، خودش حکایتی دارد که برای مرور آن باید روی تقویم تا سال ۱۲۸۰شمسی به عقب بازگردیم، همان حوالی که مظفرالدین شاه به اروپا رفت و در آن جا با این وسیله نقلیه آشنا شد و در اولین نظر به اتول‌های آن دوران دل بست. ماجرای ورود اتومبیل به مشهد نیز حکایت جالبی دارد که غلامرضا آذری خاکستر در مقاله ای به آن پرداخته است.

شاه قجری آن چنان محو این اتومبیل‌ها شده بود که با وجود خالی بودن خزانه کشور، از محل چند صد هزار لیره استقراضی از بانک شاهنشاهی ایران که متعلق به انگلیسی‌ها بود، دو دستگاه رنو خریداری و اولین خودروها را وارد ایران کرد.

۱۱۶ سال از ورود اتومبیل به ایران می‌گذرد و حالا دیگر خیابان‌ها در قُرق این چهارچرخه‌هاست. به همین بهانه سرکی کشیدیم به گوشه و کنار تاریخ تا ببینیم معابر مشهد از چه زمانی زیرِ چرخ اتومبیل رفت.

 

ماجرای رسیدن اولین اتول به مشهد

10سال پس از ورود نخستین خودرو به تهران، یعنی۱۰۶سال پیش، نخستین اتومبیل وارد مشهد شد. این موضوع به‌عنوان خبری مهم مورد توجه روزنامه‌های مشهد قرار گرفت. روزنامه «نوبهار» شرح ورود نخستین اتومبیل به مشهد را در گزارشی چنین آورده است: «چند روز قبل اول صفر ۱۳۳۲ قمری برابر ۹ دی ۱۲۹۲ خورشیدی مطابق ۳۰ دسامبر ۱۹۱۳ میلادی یک دستگاه  اتومبیل از راه  طهران وارد مشهد شد.  این اول اتومبیلی است  که به خراسان  آمده و مقدم آن را باید محترم شمرد. زیرا شمایل میمون اتومبیل،  دلیل هیکل مقدس ماشین‌های بخاری و ترن‌های زیبنده است. می‌توانیم  امیدوار شویم که ان شاء ا...  به زودی  از همین راه، راه آهن به طرف  ما نزدیک شود. صاحب اتومبیل دکتر پوزین آلمانی  نماینده فابریک  (لوسیس- برونینگ) است. این اتومبیل  از انزلی  به رشت  و قزوین  و از آن جا به همدان و اصفهان و شیراز و کرمانشاه و عراق و طهران  سیر کرده و از طهران هم به مشهد آمده است. طول مسافرت اتومبیل از طهران  تا مشهد 19روز بوده ولی حساب پیمایش راه و حرکت  اتومبیل کلاً در تمام مسافرت  ۴۲ ساعت بوده  است.« اولین اتومبیلی که وارد مشهد شد حدود یک ماه توقف داشته و سپس از راه تربت و کاشمر، در میان لوت زده به کرمان رفته، از آن جا به یزد و از یزد به اصفهان و از آن جا به بغداد خواهد رفت. علی الظاهر  ماموریت  دکتر مزبور راجع به امور تجاری است. »

اما بعدها با زیاد شدن تعداد خودروها، گاراژهایی در مناطق مختلف مشهد ایجاد می‌شود که محل جابه‌جایی و حمل و نقل مسافران و زائران حرم مطهر از مشهد به دیگر نقاط مختلف ایران از جمله؛ تهران، تبریز، قزوین، قم، اصفهان، افغانستان، یزد، زاهدان، بیرجند و...است.

براساس روایت‌های تاریخی، در اوایل قرن حاضر ۲۰ گاراژ  در نقاط مختلف از جمله خارج دروازه ارگ، خیابان تهران، خیابان سفلی، بالا خیابان، فلکه جنوبی و خیابان طبرسی قرار داشت. گاراژ اطمینان، سعادت، توسلی، توکلی، نشان، وطن و حسینی از قدیمی ترین گاراژ‌های مشهد بود.

در گزارشی آمده که در سال ۱۳۱۲ه.ش در شهر مشهد، ۱۵۳ اتومبیل شخصی و ۱۳ اتوبوس در خیابان‌های آن دوران تردد می‌کردند.

 

دارالشوفر پرنده، اولین رانندگان مشهدی را تربیت کرد

در این میان، اندک‌اندک با افزایش شمار خودروها در شهر، علاقه مردم به آموزش رانندگی هم بیشتر می‌شود. همین بهانه‌ای فراهم می‌کند تا در سال ۱۳۰۴ه.ش شهر مشهد شاهد تاسیس نخستین آموزشگاه رانندگی باشد. «پرنده» نخستین آموزشگاه رانندگی مشهد است که به مشهدی‌های مشتاق، اصول فرمان‌گرفتن و کار با گاز و دنده را می‌آموزد. این آموزشگاه که احتمالاً در سال ۱۳۰۴ه.ش راه‌اندازی شده، به «دارالشوفر پرنده» مشهور بود.  در سال‌های نخست تاسیس دارالشوفر پرنده، سالی یک مرتبه از داوطلبان فن رانندگی امتحان گرفته می‌شد. ششمین دوره آن در سال ۱۳۰۹ انجام شده است. برخی از قوانین این آموزشگاه جالب هستند از جمله:

شاگرد پس از ورود به آموزشگاه، به فاصله ۱۵ روز دارای معلومات و تصدیق شاگرد شوفری می‌شود و پس از دریافت تصدیق شاگرد شوفری، به فاصله ۳۵ روز، شامل درجه سه شهری و تصدیق درجه سه خواهد شد. همچنین پس از دریافت تصدیق درجه سه، به فاصله دو ماه، دارای معلومات درجه دو شوفری شده و نایل به دریافت تصدیق درجه دو خواهد شد. پس از دریافت تصدیق درجه دو، به فاصله یک‌سال (درصورتی‌که دستِ‌کم تحصیلات شش کلاسه ابتدایی را دارا باشد)، معلومات و تصدیق درجه اول را می‌تواند دریافت کند.

معلومات درجه سه عبارت است از: راندن اتومبیل و مختصری اطلاعات مکانیک و درجه دو، راندن چهار سیستم مختلف اتومبیل‌ و قسمت‌های الکتریکی آن و درجه اول، راندن کامل و مکانیک هرگونه اتومبیل و اطلاعات فنی سایر ماشین‌آلات از قبیل موتورسیکلت و اقسام موتورهای تولید قوه، الکتروموتور و کارهای ساختمانی دستی آن‌هاست.

 

مظنه مشق شاگرد شوفری چند؟

هزینه‌های هر نفر برای شاگرد شوفری ۱۰تومان و برای معلومات درجه سه ۵۰ ‌تومان به دو قسط و درجه دو ۷۵ تومان در سه قسط بود. جهت رفاه حال افرادی که از اطراف مشهد می‌آمدند، برایشان منزل بدون کرایه و عوارضاتی، در خود دارالشوفر تهیه شده بود. هزینه تمرین با ماشین به صورت ساعتی احتساب می‌شد و در تمرین اولیه پنج تومان و برای مشق دوم چهار تومان بود. اما در مشق سوم سه تومان اخذ می‌شد و برای هر چند مشق دیگری که ارائه می‌شد، به ازای هر جلسه دو تومان حق‌التعلیم اخذ می‌گردید. 

از اوایل سال ۱۳۲۸ه.ش یکی دیگر از آموزشگاه‌های رانندگی در خیابان بهار تاسیس شد که مجهز به شش‌دستگاه اتومبیل شامل چهاردستگاه جیپ، یک دستگاه فورد و یک دستگاه اتومبیل دوج بود. در دهه ۱۳۴۰ و سال‌های بعد از آن، مردم توجه بیشتری به ضرورت آموزش رانندگی و استفاده از اتومبیل برای تسهیل انجام امور و صرفه‌جویی در وقت کردند؛ به‌طوری‌که آموزشگاه‌های نعیمی، جمشید، ممتاز، آریا، کلاهی، صابر، یوسفیان،  فداچ و... هم به جمع مراکز آموزش رانندگی در مشهد اضافه شد.

 

علی ترابی-تیم والیبال نیان الکترونیک برخلاف انتظار ، بازی های دور برگشت لیگ برتر والیبال را با شکست آغاز کرد تا زنگ خطری برای والیبال استان باشد. این تیم در اولین بازی که آن هم در مشهد برگزار شده است به مصاف پاس گرگان رفته که همانند دور رفت متقبل شکست شد و با انتقادهای زیادی هم همراه شده است.

این در حالی است که مسابقه های دور برگشت جای لغزش و خطا نیست و هر بازی حکم فینال را دارد که اگر تیمی از دست بدهد جایگاه خود را به خطر می اندازد که نماینده والیبال استان هم در خواب غفلت اولین گام را ضعیف برداشته و نتوانست شروعی مقتدرانه داشته باشد که  این زنگ خطری برای تیم نیان محسوب می شود.هر چند که سرمربی تیم نیان دلیل باخت تیمش را جذب بازیکن جدید در پست پاسور اعلام کرده و معتقد است که هماهنگی بین بازیکنان وجود نداشت که این قطعا یک بهانه و فرار از باخت ناخوشایند بوده است. این که پس از باخت ها بهانه هایی همچون قضاوت ضعیف داور ، کارت قرمز  و هماهنگ نبودن آن هم پس از یک نیم فصل مطرح می شود، اصلا قابل پذیرش نیست. به هر حال این تیم که اکنون با 21 امتیاز در  رتبه دهم جدول جای گرفته، در ادامه فصل کار سختی پیش رو دارد و دیگر تیم ها با شناخت بهتر و  آمادگی بالاتر راهی میدان خواهند شد. نماینده مشهد هم اگر در ادامه مسابقات می خواهد که عملکرد خوبی از خود به نمایش بگذارد و در پایان فصل بهترین رتبه را برگزیند، باید از این بهانه های نخ نما رهایی یابد و تمرکز خود را بر روی بازی ها بگذارد و با برطرف کردن ضعف ها حضور بهتری تا پایان مسابقات داشته باشد. نیم فصل دوم اصلا زمان خوبی برای رسیدن به هماهنگی و دیگر موضوعات نیست، بلکه فرصتی برای بهره بردن از نقاط ضعف حریفان و قوت خود تیم است که امتیازها را درو و جایگاه خود را تثبیت کند.نیان رتبه دهمی که بر اساس اهداف تعریف شده می خواهد به مرحله پلی آف صعود کند، باید بهتر ظاهر شود و کمتر خطا کند. متاسفانه بازیکنان این تیم در بازی اول نمایش خیلی ضعیفی از خود نشان دادند و برای هواداران دلچسب نبود.

 

ناهماهنگی نیان

سرمربی تیم والیبال نیان الکترونیک در بیان دلیل بخت تیمش این گونه می گوید: وقتی پاسور تیم تغییر پیدا می ‌کند، هماهنگی میان بازیکنان کمی زمان می‌ برد. حامد صمدی دلیل دیگر تیمش را کارت قرمز عنوان می کند و می افزاید: در ست دوم به بازی برگشتیم و در یک بازه ۱۴ بر ۱۱ از پاس جلو افتادیم، اما با یک کارت قرمز بدموقع تیم ما دچار بحران شد و باعث جبران اختلاف توسط تیم پاس شد. اگر در ست دوم به پیروزی می‌رسیدیم شاید شرایط بازی کاملا تغییر می‌کرد.وی با اشاره به این که بازی با پاس گرگان روز خوب تیم نیان نبوده است، اظهار می کند،: فرهاد سال افزون به عنوان پاسور به تازگی به نیان پیوسته و معمولا کمی زمان می‌برد تا هماهنگی میان پاسور و دیگر بازیکنان ایجاد شود. درست است که فرصتی برای اشتباه کردن نداریم، اما هنوز ۱۲ بازی دیگر در پیش داریم و باید هماهنگی میان پاسور و بازیکنان بیشتر شود. خوشبختانه در هر هفته یک بازی داریم و زمان خوبی برای ایجاد هماهنگی میان بازیکنان داریم.وی درخصوص این که آیا از دست دادن امتیازات خانگی کار را برای نیان در روزهای پایانی لیگ سخت نخواهد کرد، تصریح می کند: خودمان توقع چنین عملکردی مقابل پاس نداشتیم، اما وقتی پاسور تیم تغییر پیدا می ‌کند، هماهنگی میان بازیکنان کمی زمان می ‌برد. البته پاس نیز تیم خوب و توپ ‌گیری است و بازیکنان باتجربه‌ای در اختیار دارد، البته ما در گرگان عملکرد بهتری داشتیم و در دیدار رفت ۳ بر ۲ به این تیم باختیم.صمدی درخصوص بازی آتی تیمش مقابل مس رفسنجان گفت: امیدوارم در این هفته به خوبی تمرین کنیم و برای بازی آتی مقابل مس رفسنجان به خوبی آماده شویم. امیدوارم بتوانیم از بازی با مس بردهای خود را در نیم فصل دوم آغاز کنیم.

از «کاظمی» می‌پرسم که از چه زمانی در این شغل یعنی فست‌فودی مشغول کار شده و تصمیم به توزیع غذا بین کارتن‌خواب و نیازمندان گرفته است؟ او این‌طور توضیح می‌دهد: «من از سال 1382 مغازه بریونی و فست‌فودی دارم. تقریبا 20 سالی می‌شود که در این حرفه مشغول کار هستم. از نوجوانی علاقه زیادی به کمک به نیازمندان داشتم. تقریبا از سال 1385 به این فکر افتادم که در حد توانم به افراد مستحق کمک کنم که حداقل گرسنه نمانند. این‌طور شد که تصمیم گرفتم تا هر روز تعدادی ساندویچ یا بریونی به افرادی که نیازمند هستند، تقدیم کنم. گاهی نیازمندها به مغازه‌ام مراجعه می‌کردند و گاهی هم، شب‌ها خودم برای توزیع غذا بین کارتن‌خواب‌ها اقدام می‌کردم.»

 

یک ساندویچ ارزشی ندارد اما کارتن‌خواب‌ها خیلی خوشحال می‌شوند

او درباره توزیع ساندویچ بین کارتن‌خواب ها و دلایل این تصمیم می‌گوید: «در همه فصول سال، این کار را انجام می‌دهم اما در پاییز و زمستان، برایم مهم‌تر است. حالا متاسفانه شهر ما، کارتن‌خواب زیاد دارد و من هر وقت در مسیر مغازه تا خانه می‌روم، چند نفر را می‌بینم که در کنار خیابان نشستند و نیازمند هستند یا در حال ضایعات جمع‌کردن هستند. آخر شب وقتی می‌خواهم تعطیل کنم، هر شب تعدادی ساندویچ که متفاوت است و حداقل 20 تاست، آماده می‌کنم و در میدان شهر که نیازمندان و کارتن خواب‌ها در بخش‌های تاریک‌تر خیابان نشستند؛ توزیع می‌کنم. این که آن جاها تاریک‌تر است و خودم هم دیده نمی‌شوم، حس بهتری به من می‌دهد. تمام تلاشم این است که سفره کارتن‌خواب‌ها خالی نماند. راستش را بخواهید، یک ساندویچ ارزشی ندارد ولی به خاطر آن خیلی خوشحال می‌شوند و از من تشکر می کنند. این خوشحالی‌شان را که می‌بینم، دنیا دنیا برایم ارزش دارد.»

 

 رفتاری که نشان‌دهنده احساس سرگردانی است

اول از همه باید به این نکته اشاره کنم که احساس سرگردانی و این که نمی‌دانم چه می‌خواهم در سنین ۱۸ تا ۲۲ سالگی کاملا طبیعی است. چون فرد تازه وارد جوانی شده است و هنوز شناختی از خود، استعدادهایش، خواسته‌هایش و... ندارد. بنابراین در این وضعیت، طبیعی است که برای بسیاری از رفتارهایش دلیل منطقی نداشته باشد. قطعا این دو دانشجو که سر کلاس دانشگاه به جای یادگیری مفاهیم مرتبط با رشته‌شان در حال تماشای کارتون هستند، توجیهی برای این رفتارشان نخواهند داشت و از نوعی سرگردانی و بی‌هدفی در زندگی رنج می‌برند.

 وقتی علاقه برای انتخاب‌رشته لحاظ نمی‌شود

از طرف دیگر، هنگام انتخاب‌رشته دانشگاه معمولا رتبه مدنظر قرار می‌گیرد و نه علایق و استعدادهای فرد. قطعا مهم ترین وظیفه هر فردی در سنین دانشگاه، شناخت خود، توسعه مهارت‌های زندگی، تجربه زندگی و توسعه فردی است. مشاغل پاره وقت، یادگیری مهارت‌های مختلف، شرکت در برنامه‌های فوق برنامه دانشگاه از قبیل انجمن علمی، تئاتر، نجوم و ... برای دستیابی به اهداف بسیار توصیه می‌شود. اما دانشجویی که به جای آن‌ها، درگیر یک‎سری مسائل می‌شود که عمر او را هدر می دهد و باعث می‌شود تا نتواند نهایت بهره را از دانشگاه و این دوران ببرد، راه سختی برای موفقیت در آینده خواهد داشت.

 وقت، انرژی و پول‌تان را هدر ندهید

نکته بعدی آن‌که یادمان باشد قبولی در یک رشته الزاما به معنای ساخت آینده شغلی در همان رشته نیست. اگر بعد از چند ترم به این نتیجه رسیدیم که این رشته برای ما مناسب نیست، تغییر رشته همیشه یکی از گزینه‌هاست. وقت، انرژی و پول خود را برای آن‎چه مناسب شما نیست و علاقه‌ای به آن ندارید، هدر ندهید. هیچ‌وقت برای اصلاح یک انتخاب اشتباه دیر نیست. یک‎سری رفتارهای اشتباه در دوران دانشجویی که وقت افراد را هدر می‌دهد، به این دلیل است که علاقه‌ای به رشته‌شان ندارند و به‌جای پذیرفتن چالش‌های تغییر، تصمیم‌هایی شبیه به تماشای باب‌اسفنجی سر کلاس دانشگاه می‌گیرند.

 اگر تحصیل را انتخاب کردیم...

سال‌های اول دهه بیست سالگی، یکی از مهم‌ترین سال‌های زندگی انسان هستند. گذراندن این سال‌ها به بطالت و صرفا پاس‌کردن چند واحد درسی با حداقل نمره، استفاده جالبی از آن‌ها نیست. درست است که هر رشته دانشگاهی چند درس بی‌ربط هم دارد، اما در مجموع اگر تحصیل در یک رشته را انتخاب کرده‌ایم، درس‌های تخصصی را درست یاد بگیریم. دوران کارشناسی، یک دوره عمومی است؛ یعنی در هر رشته دانش پایه تدریس می‌شود که ممکن است با فضای شغلی همخوان نباشد، اما برای یادگیری مهارت‌های سطح بالاتر، به دانش پایه نیازمندیم. بعضی از دروس ممکن است بی‌ربط یا منسوخ به نظر آیند، اما برای ایجاد یک درک جامع از رشته ضروری هستند. ممکن است امروزه نرم‌افزارهای کارایی برای انجام همان کار وجود داشته باشد، اما یادگیری انجام کار بدون نرم‌افزار و تجهیزات مدرن بسیار ضروری است.

 توسعه فردی در کنار درس‌خواندن

اما صرفا درس خواندن و بی‎توجهی به توسعه فردی هم توصیه نمی‌شود. شاید در یک زمینه دیگر استعداد بهتری داشته باشیم. ایجاد روابط انسانی و تشکیل گروه‌های دوستی، در این دوره بسیار مهم هستند. فقط به یاد داشته باشیم که زمان به‌شدت سریع می‌گذرد و هر کاری را می‌خواهیم انجام دهیم همین امروز باید انجام داد. هیچ وقت ترم بعد که قرار است در آن درس‎خوان و منظم شویم از راه نخواهد رسید! همین امروز درست درس بخوانیم و کارهای مهم را انجام دهیم.

 

مردم، اصلی ترین و با ارزش ترین سرمایه کشور هستند، این مردم هستند که با حضور موثر خود در عرصه های گوناگون،استقلال ،

عزت،امنیت،تمامیت ارضی و ... وطن خود را تضمین می کنند. تجربه سال های پرافتخار دفاع مقدس، ایستادگی و مقاومت و سرخم نکردن در مقابل زورگویی های «نظام سلطه»،تحمل تحریم های ظالمانه و درعین حال دستیابی به بسیاری از پیشرفت های علمی،صنعتی،دفاعی و همچنین قرار گرفتن در مسیر قدرت و اقتدار منطقه ای و بین المللی، مرهون حضور مردم در میدان و امید به تحقق آرمان های انقلاب است. بنابراین هدف قرار دادن مردم و تلاش همه جانبه برای ایجاد یاس و ناامیدی در جامعه و درنتیجه خالی شدن عرصه های گوناگون از حضور آگاهانه  و موثر اقشار و آحاد مردم، اصلی ترین پروژه پیگیرانه و مستمر بدخواهان و دشمنان ملت است. فاجعه تروریستی چهارشنبه هفته گذشته در چهارمین سالگرد شهادت سردار دل ها و در نزدیکی مزار این اسوه اخلاص و رشادت و تقوا،نمونه بارز دیگری از تداوم دشمنی بدخواهان مُلک و ملت و سبوعیت و خونخواری مباشران و آمران این حادثه دهشتناک است؛ حادثه و فاجعه ای که به شهادت89 انسان بی گناه و مجروح شدن 284 نفر از هموطنان عزیزمان منجر شد وایران را داغدار کرد.

یادآوری چند نکته درباره به خاک و خون کشاندن تعدادی از عزیزانمان در چهارمین سالگرد سپهبد شهید که خود را «سرباز» می دانست، ضروری به نظر می رسد:

1-داغ سنگینی که در این حادثه تروریستی بردل مردم ایران گذاشته شد، بر این واقعیت غیر قابل انکار تاکید می کند که «امنیت» و حفظ و پایداری آن همچنان اولویت اصلی کشور است. 

امنیتی که ضریب بسیار بالای آن در کشور ما، آن هم در این منطقه ای که ناامنی های فراوانی وجود دارد،از نقاط قوت جمهوری اسلامی محسوب می شود؛ نقطه قوتی که گروه های شیطانی تروریستی گوناگون و همچنین سرویس های اطلاعاتی جاسوسی بیگانگان خصوصا موساد وسیا و ام آی سیکس ،تمام تلاش خود برای خدشه وارد کردن به آن را به کار می بندند.

2-انتخاب مسیر زائران مزار شهید سلیمانی و دیگر شهدا در گلزار شهدای کرمان،نشان می دهد که ضربه بسیار بزرگ سلیمانی و همرزمانش بر بدنه اصلی گروه تروریستی داعش و حامیان فکری و تجهیزاتی آنان و کوتاه کردن دست این جنایتکاران از کشورهای عراق و سوریه و بلکه منطقه  آن قدر سنگین بوده که حالا پس از چند سال،انتقام از زائران مزار شهید سلیمانی را برای جلوگیری ازگسترش هرچه بیشتر«مکتب سلیمانی»در دستور کار خود قرار داده اند.انتقامی کور و از سر استیصال که نه تنها عاملی برای جلوگیری از تکثر قاسم سلیمانی ها و گسترش مکتب سلیمانی نمی شود بلکه همچنان که امروز جهان شاهد تشییع پر شکوه شهیدان مزار سردار دل ها و محبوب قلوب ملت بود، درآینده نیز شاهد گسترش و تعمیق هرچه بیشتر «مکتب سلیمانی» در جهان خصوصا در بین مردم عزت طلب و آزادی خواه و تحت ستم ظالمان خواهیم بود. مقاومت مردم مظلوم غزه در این 90 روزه نبرد طوفان الاقصی می تواند گواهی بر این مدعا باشد، مقاومت جانانه در مقابل رژیم غاصب و سفاکی که تا این لحظه 22 هزار انسان که بیشتر آنان زن وکودک بوده اند را قتل عام کرده، آن هم قتل عام در مقابل چشم سازمان های مدعی حقوق بشر و دولتمردانی که ادعای دموکراسی و دفاع از حقوق بشرشان گوش عالم را کر می کند.

3- این فاجعه آفرینی و به خاک و خون کشیدن تعدادی از هموطنان  در کرمان که گروه تروریستی و خونخوار داعش مدعی انجام آن شده(البته با تاخیر مشکوک30 ساعته) علاوه بر نشان دادن ضعف و زبونی و شکست دشمنان ایران در مقابل اراده ملت بزرگ ما، از دست وپا زدن آنان برای «خود نشان دادن » نیز حکایت می کند؛ خود نشان دادنی در عین خفت و خواری و جنایتکاری که قطعا حاصلی جز رسوایی هر چه بیشتر برای مباشران وآمران و پرداخت هزینه سنگین چنین جنایت هایی در قالب انتقام و«پاسخ سخت» برایشان نخواهد داشت.

4- به خود مشغول کردن کشورمان و کوتاه آمدن از حمایت های معنوی وسیاسی از مردم مظلوم غزه می تواند از جمله اهداف 

به وجودآوردن حادثه تلخ و تاسف بار کرمان توسط دشمنان باشد.

5-کمترین انتظار مردم از دستگاه های مرتبط خصوصا نیروهای انتظامی و امنیتی کشور اولا شناسایی و اعلام تمامی مباشران و آمران این جنایت دهشتناک است. ثانیا دادن «پاسخ سخت» و متناسب و به هنگام و البته هرچه سریع تر به آمران و مجموعه مزدوران تروریست و خونخوار ایجاد کننده این فاجعه بزرگ است.

در هفته‌های اخیر به موازات شدت گرفتن حملات اسرائیل در غزه، ارتش یمن عرصه را بر کشتی‌های اسرائیلی یا کشتی‌هایی که مقصدشان اراضی اشغالی است و قصد عبور از تنگه باب‌المندب در دریای سرخ را دارند، تنگ‌ کرده است. دیروز نیز نیروی دریایی آمریکا مدعی شد یک شهپاد متعلق به انصارا... یمن در دریای سرخ منفجر شده اما به کشتی‌های در حال تردد در آن منطقه آسیبی نرسانده است. این اتفاق یک روز بعد از آن رخ داد که ۱۲ کشور عضو ائتلاف دریایی آمریکا شامل استرالیا، بحرین، بلژیک، کانادا، دانمارک، آلمان، ایتالیا، ژاپن، هلند، نیوزلند، آمریکا و انگلیس با صدور بیانیه‌ای مشترک از انصارا... یمن خواستند حملات به کشتی‌ها در دریای سرخ را متوقف کند. دیروز همچنین جنگنده سوخو ۲۲ نیروی هوایی ارتش یمن در آسمان شهر صنعا همراه با راهپیمایی گسترده مردم یمن به پرواز درآمد. این جنگنده ها اخیرا توسط ارتش یمن تعمیر شده و آزمایش های پرواز آن پیشتر در آسمان صنعا مشاهد شده بود. مشارکت میلیونی مردم انقلابی یمن در شهرهای مختلف از جمله شهرهای صنعا، صعده، الحدیده، عمران، ذمار، البیضا و... در اعلام همبستگی با غزه، در پاسخ به دعوت سید عبدالملک بدرالدین الحوثی، رهبر انصارا... رقم خورد. اما غول کشتیرانی دانمارکی «مرسک» اعلام کرد که تمام کشتی هایش «برای آینده قابل پیش بینی» از دریای سرخ و خلیج عدن به سمت دماغه امید نیک منحرف خواهند شد. طبق آماری که توسط صندوق بین‌المللی پول نیز منتشر شده، در ۱۰ روز اخیر تعداد ترانزیت‌های کانال سوئز ۲۸ درصد کاهش پیدا کرده است. دو روز پیش هم سرتیپ یحیی سریع، سخنگوی نیروهای مسلح یمن، از حمله به یک کشتی کانتینری در دریای سرخ به نام «سی‌ام‌ای سی‌جی‌ام» ( CMA CGM TAGE ) که عازم فلسطین اشغالی بود، خبر داد. او گفت این حمله پس از آن رخ داد که کشتی مذکور به هشدارها توجه نکرد. حملات ارتش یمن در دریای سرخ از ۱۹ نوامبر آغاز شد و جنبش انصارا... اعلام کرده تا زمان توقف حملات اسرائیل در غزه تداوم خواهد داشت. یکی دیگر از دلایل ناکامی ائتلاف آمریکا عدم همراهی عربستان سعودی و امارات با این ائتلاف بود. هنگامی که ایالات متحده آمریکا تشکیل ائتلاف دریایی تحت رهبری خود برای محافظت از کشتی‌ها در دریای سرخ را اعلام کرد نبود نام عربستان سعودی و امارات که اصلی‌ترین اعضای ائتلاف در حال جنگ با یمنی‌ها بودند، حیرت عده‌ای از کارشناسان را به همراه داشت. این در حالی است که عربستان سعودی دارای ارتشی مجهز به تسلیحات آمریکایی است، از حدود ۹ سال پیش جنگی را علیه انصارا... آغاز کرده و علاوه بر آن برای ۳۶ درصد از وارداتش به بنادر دریای سرخ وابسته است.

 

 

 امیررضا توکلی - پس از  ارزیابی اولیه هیئت های اجرایی درباره تایید یا احراز نشدن صلاحیت داوطلبان که البته با جنجال و حواشی زیادی نیز همراه شده بود؛ در مرحله دوم و طبق زمان بندی انجام شده، این بار نوبت به شورای نگهبان رسید که طبق جدول زمان بندی تعیین شده، فهرست اسامی تایید صلاحیت شدگان را اعلام کند. فهرستی که البته نهایی نبوده و نامزد هایی که صلاحیتشان احراز نشده است، این فرصت به آن ها داده شده که یک بار دیگر  به نتیجه بررسی صلاحیت ها از 17 دی ماه به مدت سه روز اعتراض کنند تا بار دیگر صلاحیتشان در شورای نگهبان بررسی شود.

 

به ازای هر کرسی مجلس ۳۸ نفر داوطلب هستند

در همین راستا و همزمان با ارسال فهرست کامل نتایج بررسی صلاحیت‌های داوطلبان انتخابات مجلس به وزارت کشور؛ هادی طحان نظیف سخنگوی شورای نگهبان  در یک  برنامه تلویزیونی حاضر شد تا گزارشی از بررسی صلاحیت‌ها ارائه کند. طحان نظیف  با بیان این که یک میلیون و 750 هزار سند توسط کارشناسان و اعضای هیئت‌های نظارت استانی و هیئت مرکزی نظارت بر انتخابات درباره متقاضیان داوطلبی انتخابات مجلس شورای اسلامی بررسی شده است؛ از رشد تایید صلاحیت ها خبر داد و گفت: «بیش از 21 هزار پرونده از واجدین شرایط در هیئت‌های نظارت استانی بررسی شده است که بیش از 52 درصد واجدان شرایط تایید صلاحیت شدند. بر همین اساس بیش از 11 هزار نفر تایید صلاحیت شدند که این رقم نسبت به دوره قبل (تعداد افرادی که در هیئت‌های نظارت استانی تایید صلاحیت شدند) دو برابر است.» سخنگوی شورای نگهبان همچنین اعلام کرد که 38 درصد متقاضیان تایید صلاحیت نشده اند و تنها کمتر از 2 هزار نفر صلاحیت‌شان احراز نشد (عدم احراز شده‌ها) که کمتر از 10 درصد داوطلبان است. این یعنی به ازای هر کرسی مجلس 38 نفر تایید صلاحیت شدند که در حوزه‌های انتخابیه به رقابت خواهند پرداخت.

 

‌احرازنشدن صلاحیت ها کاهش قابل توجهی پیدا کرد

طحان نظیف در بخش دیگری از سخنان خود گریزی به احراز نشدن صلاحیت ها زد و در این باره خاطرنشان کرد: «کمتر از 10 درصد متقاضیان احراز صلاحیت نشدند. در این دوره باتوجه به این که زمان بیشتری در اختیار هیئت‌های نظارت قرار داده شده بود، بررسی‌های بیشتری صورت گرفت. بیش از 4 هزار نفر دعوت شدند و اگر ابهام و نکته‌ای بود با افراد مطرح و دفاعیه آن‌ها دریافت شد. براساس قانون جدید انتخابات این بار شاهد تاییدهای بیشتر و احراز نشدن های کمتری بودیم.» 

 

جزئیات آماری تایید صلاحیت شدگان

سخنگوی شورای نگهبان، جزئیات بیشتری هم از تایید صلاحیت شده ها اعلام کرد و در این باره  با بیان این که تایید صلاحیت‌های این دوره، از اقشار مختلف مردم با تخصص‌های گوناگون هستند، افزود: در بین تایید شده‌ها از اقشار مختلف بیش از 800 نفر استاد دانشگاه، بیش از 150 نفر پزشک و از کادر درمان، بیش از هزار و 300 نفر از فرهنگیان و بیش از 250 نفر از وکلا و قضات و سایر اقشار مثل روحانیون و کارمندان و بسیاری از اقشار دیگر حضور دارند.وی افزود: همچنین در بین تایید صلاحیت‌شده‌ها بیش از 400 نفر دهه هفتادی و 3 هزار و 700 نفر دهه شصتی هستند. بانوان تایید صلاحیت‌شده نیز بیش از 4 برابر تعداد کرسی‌های مجلس هستند. همچنین در رده‌های سنی دیگر سایر افراد باتجربه و مجرب در بین تاییدصلاحیت‌شده‌ها هستند.

 

 تایید صلاحیت همه نمایندگان تهران و ردصلاحیت 9 درصد از اهالی خانه ملت 

اما پس از اعلام خبر ارسال فهرست تایید صلاحیت شدگان به وزارت کشور؛ خبرها و گمانه هایی درخصوص کسانی که تایید صلاحیت شده و کسانی که تایید صلاحیت نشده اند در فضای مجازی منتشر شد.  طبق برخی شنیده‌ها تمام‌ نمایندگان فعلی تهران توانستند تاییدیه صلاحیت خود را از شورای نگهبان‌کسب کنند و علاوه بر آن تعداد زیادی از داوطلبانی که در هیئت اجرایی عدم صلاحیت یا عدم احراز شده بودند پس از بررسی اعتراض ها، صلاحیت آن ها به تایید رسیده است. در این میان اما 26 تن از نمایندگان مجلس که 9 درصد از جمعیت خانه ملت را تشکیل می دهند، صلاحیتشان احراز نشده است. در این باره می توان به مهدی عیسی‌زاده  نماینده مردم میاندوآب، جلال محمودزاده  نماینده مردم مهاباد، سیدعلی موسوی  نماینده مردم ملکان، احمد علیرضابیگی  نماینده مردم تبریز، سیدکاظم موسوی  نماینده مردم اردبیل، سیدغنی نظری  نماینده مردم خلخال و کوثر، جلیل رحیمی  نماینده مردم تربت‌جام و تایباد، احسان ارکانی  نماینده مردم نیشابور، علی جدی  نماینده مردم شیروان، مجتبی محفوظی  نماینده مردم آبادان، لفته احمدنژاد  نماینده مردم خرمشهر، قاسم ساعدی  نماینده مردم دشت‌آزادگان و هویزه، کمال علیپور  نماینده مردم قائم‌شهر، سوادکوه و جویبار، احمددنیامالی  نماینده مردم بندرانزلی، رضا حاجی‌پور  نماینده مردم آمل، شهریار حیدری  نماینده مردم قصرشیرین و سرپل‌ذهاب، محسن فتحی  نماینده مردم سنندج و دیواندره، سیدمهدی فرشادان  نماینده مردم سنندج و دیواندره، معین‌الدین سعیدی  نماینده مردم چابهار، کنارک و قصرقند، اسماعیل حسین‌زهی  نماینده مردم خاش و میرجاوه، مجید انصاری  نماینده مردم نورآباد ممسنی و رستم، رجب رحمانی  نماینده مردم تاکستان، محمد خدابخشی  نماینده مردم الیگودرز، محمود احمدی‌بیغش  نماینده مردم شازند و اسفندیار اختیاری  نماینده اقلیت زرتشتیان اشاره کرد. 

 

تایید صلاحیت پزشکیان و مطهری و ردصلاحیت فلاحت پیشه 

از دیگر کسانی که صلاحیتشان در هیئت های اجرایی احراز نشده ولی شورای نگهبان بر آن ها مهر تایید صلاحیت زده می توان به علی مطهری، محمدباقرنوبخت،  مسعود پزشکیان و حمید رسایی اشاره کرد. در مقابل اما از جمله  کسانی که عدم احراز صلاحیتشان یا تایید صلاحیتشان مورد توجه رسانه ها قرار گرفت می توان به حشمت ا... فلاحت پیشه نماینده ادوار از حوزه تهران و یکی از منتقدان دولت فعلی اشاره کرد که رد صلاحیت شده است.

 

بازگشت تاجگردون؟ 

در میان تایید صلاحیت شدگان نام غلامرضا تاجگردون نیز به چشم می خورد. نماینده چند دوره گچساران که اعتبار نامه نمایندگی وی با حواشی و جنجال زیاد در ابتدای دوره فعلی مجلس و توسط نمایندگان رد شده بود؛ وی با انتشار تصویری از پیامک ستاد انتخابات کشور در صفحه مجازی اش خبر از تایید صلاحیت خود داد.  خبری که البته با واکنش مالک شریعتی، نماینده نزدیک به زاکانی همراه شد و این نماینده  با انتشار مطلبی در شبکه اجتماعی توئیتر نوشت: «کاش این خبر بد درست نباشد؛ در صورت صحت، شورای محترم نگهبان در فرصت قانونی، تصمیم هیئت مرکزی نظارت را تغییر دهد. تاجگردون چهره سیاسی نیست و با مصوبه مجلس انقلابی چهره فاسد اقتصادی شناخته و رد اعتبارنامه شد. تایید فساد، موجب بی اعتمادی، کاهش مشارکت و رونق تاجگردونیسم خواهد.» 

 

منتقدان دولت رد صلاحیت شده اند؟ 

علاوه بر تاجگردون یکی از پر سروصدا ترین رد صلاحیت ها، ردصلاحیت رشیدی کوچی بود. او که از منتقدان جدی دولت شناخته شده و  صلاحیتش توسط هیئت اجرایی تایید شده بود، این بار اما از فیلتر شورای نگهبان عبور نکرد و صلاحیتش احراز نشد. او البته تاکید کرد که از فرصت قانونی استفاده و به این موضوع اعتراض خواهد کرد.  در کنار رشیدی کوچی، نام جلال محمودزاده نماینده مهاباد، احمد علیرضابیگی نماینده تبریز، جلال رشیدی  و جلیل رحیمی جهان آبادی نماینده تایباد در بین ردصلاحیت‌شدگان دیده می شود که مورد توجه رسانه ها قرار گرفته است. برخی سایت ها مدعی شدند که  آن ها در مجلس یازدهم از جمله چهره‌های منتقد دولت ابراهیم رئیسی بودند و مشخصا از مخالفان طرح ها و لوایح مرتبط با فیلترینگ، حجاب و عفاف و ...محسوب می شوند. در این میان اما محمد مهاجری از چهره های نزدیک به علی لاریجانی، در توئیتی مدعی شد: «با اطلاع عرض می کنم، تعدادی از چهره های شاخص و نزدیک و رای آور به علی لاریجانی توسط هیئت های نظارت شورای نگهبان، رد صلاحیت شده اند. لابد برای رفع اتهام از خود عده کمی را هم تایید صلاحیت کرده اند.» 

 

تایید صلاحیت های جنجالی 

در کنار احراز نشدن صلاحیت رشیدی کوچی،نماینده ای که منتقد جدی به خودروساز های داخلی بود تایید صلاحیت موسوی لارگانی نیز در نوع خود قابل تامل بود. این نماینده  که با انتشار خبر غیرواقعی فساد 92 هزار میلیاردی فولاد، اذهان عمومی رو مشوش کرده، مورد انتقاد رئیس دستگاه قضا نیز قرار گرفته و توسط هیئت اجرایی رد صلاحیت شده بود؛ این بار اما توسط شورای نگهبان تایید صلاحیت شده است. علی اصغر عنابستانی نماینده سبزوار  نیز که به سرباز راهور سیلی زده  و حتی در این باره به رئیس قوه مقننه گزارش خلاف واقع داده بود، صلاحیتش تایید شد.